افسون
افسون
خانه
سرآغاز
تماس با من
افسون . [ اَ ] (اِ) عزیمت .(آنندراج ). عزیمه و چیزی که شخص را از آفت و صدمه ٔ چشم زخم و زهر حیوانات زهردار محفوظ دارد. (ناظم الاطباء). خواندن کلماتی باشد مر عزایم خوانان و ساحران رابجهت مقاصد خود. (برهان ). کلماتی که جادوگر و عزایم خوان بر زبان راند. (فرهنگ فارسی معین ). || بمجاز مکر و حیله . (آنندراج ). حیله . تزویر. مکر. (فرهنگ فارسی معین ). حیله . تزویر. (برهان ). || سحر. افسون . (آنندراج ). شونست . سحر. شوبست . جادو. فریب . (ناظم الاطباء). فسون . (فرهنگ فارسی معین ).
خلاصه آمار
بایگانی
خرداد ۱۳۹۶
(۱)
ارديبهشت ۱۳۹۶
(۱)
فروردين ۱۳۹۵
(۱)
آخرین مطالب
۹۶/۰۳/۰۹
پسا - انتخاباتانه
۹۶/۰۲/۲۵
سرآغاز دوم بر افسون
۹۵/۰۱/۰۲
سرآغاز
پسا - انتخاباتانه
سه شنبه, ۹ خرداد ۱۳۹۶، ۱۲:۱۸ ق.ظ
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۰۹ خرداد ۹۶ ، ۰۰:۱۸
وحید رستمخانی
سرآغاز دوم بر افسون
دوشنبه, ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۱۰:۴۴ ب.ظ
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۲۵ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۲:۴۴
وحید رستمخانی
سرآغاز
دوشنبه, ۲ فروردين ۱۳۹۵، ۰۲:۵۶ ب.ظ
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۰۲ فروردين ۹۵ ، ۱۴:۵۶